همه فدای یکی!

همه فدای یکی!

استراتژی چیست؟ مدیریت چیست؟ انصاف چیست؟ مافیا چیست؟ دروغ چیست؟ خودرو چیست؟ آیا از خود می پرسید که وجه تسمیه این پرسشهای ناهمگون و آن عنوان غریب برای این مقاله کدام است؟

همه فدای یکی!

مدتهاست که قصد نوشتن مطلبی درباره وضعیت خودروسازی ایران را دارم. از همان زمانی که ادعای خودروسازی و جهانی شدن خودروسازانمان گوش و چشم مردم را پر کرد، از همان روزهایی که ایران خودرو برای از رده خارج کردن پیکان قراضه اش باج یک میلیاردی از وزارت نفت گرفت، از همان روزهایی که نمایندگان مجلس برای حمایت از خودروسازی تعرفه های 100 درصدی را اعمال کردند تا همین روزها که مدیر بیسواد خودروسازی مملکت در تلویزیون در مورد ترمزهای ABS سه کاناله گفت که تنها سه چرخ ترمز می گیرند و آن یکی لابد نمی گیرد! و آن یکی مدیر خودروسازی هم پشت تلفن حتی حال حرف زدن نیز نداشت و من مانده بودم که افسار خودروسازیمان را دست چه کسانی داده ایم.

این روزها که بحث ترمز ABS از سوی نیروی انتظامی درگرفت، گمان کردیم که شاید نیرویی در برابر قدرت مافیایی خودروسازان بلند شده و قصد گرفتن حق ملت را دارد. ملتی که سالهاست خودروهای از رده خارج و نا امن را می خرند چون مجبورند و باید از صنعت خودروسازی داخلی حمایت شود. آنها در تصادفات توسط کمربند ایمنی خفه می شوند، یا در داخل خودرو خود که ناگهان بیجهت آتش گرفته، می سوزند. خودروهایی که هنوز از نمایندگی در نیامده ترمز می برند.

نیروی انتظامی چند روزی جلوی خودروسازان ایستاد اما قدرت مافیایی کارخانه ها از طریق اهرمهای فشار وزارت کشور و صنایع و بعضی نمایندگان مجلس که وکیل خودروسازان و نه وکیل مردم بودند، باز همه چیز را به روز اول برگرداند. مگر نه اینکه فرمانده پلیس اذعان نموده بود با نصب ترمز ضد قفل 13 درصد از تلفات جاده ای کاهش می یابند؟ آیا اکنون خودروها بدون ABS امن شده اند؟ آیا با امضای یک کاغذ دیگر جان مردم در خطر نیست؟ مگر قرار نبود که از ابتدای اردیبهشت امسال خودرویی بدون ترمز ضد قفل شماره گذاری نشود؟ پس بر چه معیاری این زمان به مهر سال آینده موکول شده؟ و چه تضمینی که به زمستان مثلاً 40 سال دیگر موکول نشود؟

بارها گفته شده که ترمز ضد قفل هزینه اضافه 650 میلیون دلاری بر دست خودروسازان خواهد گذاشت. البته که جان مردم یک ریال ارزش هم ندارد و مهم سود بیشتر است و لابد باید بابت امن کردن ماشینهای تولیدی یک باج بزرگ از دولت دریافت کنند! این که رئیس یک خودروسازی در یک برنامه تلویزیونی دروغهای شاخداری تحویل مجری می دهد و فکر می کند چون مجری را قانع کرده پس قضیه فیصله یافته و مردم هم خواب تشریف دارند. عدد 700 میلیون دلار بابت خروج ارز سالانه سیستم ABS یا افزایش آمار تلفات با استفاده از ترمز ضد قفل یا اجباری نبودن آن در اروپا و آمریکا و اینکه EBD نسل جدید ABS است و ایران خودرو می خواهد جهش کند بروی EBD و ESP و … نمونه ای از دروغهایی بود که شنیدیم.

از این قضیه که بگذریم، بحث تعرفه واردات خودرو است. سالهاست که به بهانه حمایت از خودروسازی داخلی تعرفه های سنگینی بر واردات خودرو وضع شده است. وضعیت پیش از آن بدتر بود و واردات کاملاً ممنوع بود. با این حال مصوبه ای در مجلس تصویب شد که تا سال 1404 تعرفه واردات خودرو طی سه دوره پنج ساله کاهش یافته و به صفر برسد. دلیل این مصوبه این است که ایران با پیوستن به سازمان تجارت جهانی فاصله ای ندارد و پس از آن باید تعرفه ها را لغو کند و صنایع بر پای خویش بایستند.

این بند از آنجا چالش‌برانگیز به حساب می‌آید که به گفته کارشناسان، با توجه به وضعیت فعلی خودروسازی ایران، ایجاد هماهنگی میان حذف تعرفه‌ها و رشد کیفی این صنعت طی 15 سال، کاری بسیار سخت و حتی شاید ناممکن است. آن طور که کارشناسان می‌گویند، خودروسازی ما در حال حاضر، چندین سال از خودروسازی دنیا عقب مانده و ما حتی اگر طی 15 سال آینده این عقب ماندگی را جبران کنیم، باز هم در مقابل سرعت تکنولوژی در جهان خودرو کم خواهیم آورد.
15 سال دیگر دنیا با تحولاتی بسیار بزرگ در خودروسازی روبه‌رو خواهد شد و این در حالی است که مسوولان در این چشم‌انداز اصلا اشاره‌ای به اینکه ما باید با چه راهکارهایی به تکنولوژی روز دنیا وصل شویم، نکرده‌اند.
در حال حاضر، بیشترین خودروهایی که به کشور وارد می‌شوند جزو برندهای هیوندایی، تویوتا و کیاموتورز به حساب می‌آیند و با توجه به فاصله فعلی ما با آنها و در صورتی که نتوانیم این فاصله را با سرعتی بالا جبران کنیم، قطعا 15 سال دیگر نیز مشتری ایرانی برندهای کره‌ای و ژاپنی را به خودروهای داخلی ترجیح می‌دهد.

پرسشی که همچنان می ماند این است که گناه میلیونها ایرانی چیست که مجبور می شوند خودروهای نا امن، قدیمی، زشت، ازمدافتاده، پرسروصدا، آلوده کننده، پرمصرف، گران، ناراحت، ضعیف و بی کیفیت را سوار شوند و از آسایش و آرامش و پول و جان خود بگذرند به این بهانه که این چند شرکت بلاخره روزی برپای خویش بایستند یا نه. آیا خون مردمان سایر بلاد از خود ایرانیان رنگینتر است که همین خودروهای داخلی را به نیم بها خریداری می کنند؟ یا خارجی ها لیاقت خودروی خوب دارند و ما نداریم! و آیا ژاپن و کره و فرانسه و دیگران حتی ترکیه اینگونه خودروساز شده اند؟

حال شاید وجه تسمیه عنوان این مقاله را دریافته باشید. میلیونها ایرانی فدای ایران خودرو و سایپا …

دیدگاه خود را ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *